در پاسخ به حامد قدوسی
CC: تمام وبلاگنویسهای اقتصادی
این که احمدینژاد این حرفها را از روی سادگی نمیزند و برنامه دارد را من و شما میدانیم، تمامی وبلاگنویسان اقتصادیمان هم میدانند، (انتظار این است که بدانند!) ولی همه که نمیدانند. (منظورم از همه یعنی همه!) همه که نمیدانند برداشت از حساب ذخیرهی ارزی چه تبعاتی پشت سرش دارد، همه که نمیدانند این اهدافی که جناب رئیس جمهور دم از آنها میزند از چه روشهایی به دست میآیند و از چه روشهایی به دست نمیآیند.
سادگی است اگر فکر کنیم نوشتههای وبلاگی را تصمیمگیران مملکتی قرار است بخوانند و تغییر رویه دهند، حتی اگر بخوانند بدیهی است تغییری در روششان نخواهند داشت، چه بسا این حرفها را خیلی بهتر از خود ما بلدند.
آقای حامد خان، چای داغ و دیگر وبلاگهای اقتصادی باید(۱) هدفشان این باشد که افرادی که اقتصاد نمیدانند، اقتصاد نمیخوانند، نخواندهاند و نخواهند خواند بدانند چرا احمدینژاد ها موفقاند. یک نگاهی به وبلاگهای معروف بیاندازید، هر سه-چهار پست یکی تقاضای دخالت بیشتر دولت را دارند در امری. هدف چای داغ باید این باشد که دیدگاهها را عوض کند. (۲)
آقای قدوسی، الان از رانندهی تاکسی گرفته تا فلان آدم سیاسی میدانند سیاستهای اقتصادی احمدینژاد اشتباه است (نسبت به هدفی که هر کدام از اینها دارند) ولی نمیدانند چرا.
احمدینژاد را ول کنید، دیدگاهها را بچسبید، احمدینژاد متعلق به تفکری است که به هیچ وجه از بین نرفته، تفکری که با این که از احمدینژاد خسته است ولی دنبال یک احمدینژاد دیگر میگردد که به او رای دهد.
امیدوارم با توجه به این که روانترین و شاید پربینندهترین وبلاگ اقتصادی را دارید، سعی در آگاهی دادن بیشتر نمایید. همهی وبلاگنویسان اقتصادی سعیمان (۳) این باشد که خوانندههایمان خارج از حلقهی محدود اقتصادیون باشد.
در هر صورت موفق باشی و به امید دیدار به همین زودیها!
1. البته میدانم که چای داغ متعلق است به حامد و هر چه دلش خواست آزاد است که بنویسد، این باید از آنهایی نیست که اجبار کند، از آنهایی است که تشویق کند!
2. شرمنده لحن جمله عین اوامر حکومتی شد!
3. این که خودم را قاطی وبلاگنویسان اقتصادی کردهام بیشتر تعارف است و این که جمله امری نباشد!!