از قدیم گفتهاند تا هندوانه را نبری نمیفهمی هندوانهی خوبی است یا نه!
فیلم سینمایی هم که میخواهی از بساط CDفروشی دم در مترو بخری نمیدانی کدامش را انتخاب کنی، اصولا تا آدم فیلمی را ندیده باشد نمیداند فیلم خوبی* است یا نه! اگر هم دیده باشد که خوب دیده!!!
داستان انتخاب رشته هم همینطور است! آدم تا یک علمی را یاد نگرفته باشد که نمیداند آن علم چیست! وقتی هم که یاد گرفت خوب یاد گرفته دیگر!!!! تا وقتی سال 4 صنایع نشوی نمیفهمی مهندسی صنایع چیست!** و وقتی هم که شدی خیلی دیر است مثلاً بروی مکانیک یا برق یا حتی ادبیات فرانسه! بخوانی.
---------------------------------
هر مشکلی راهحلی باید داشته باشد!
هندوانه را میتوانی عین این دکترها «دق» بکنی!!!!
فیلم را هم میتوانی از توصیههای دوستان که میدانی سلیقهشان مشابه سلیقهات هست انتخاب کنی.
رشته را هم باید بروی دنبالش ببینی چیست! همانطور که اطلاع پیدا کردن از محتوای فیلمی 2 ساعته 2-3 دقیقه بیشتر نباید طول بکشد یک رشته را هم لازم نیست تا آخر بخوانی ببینی چه خبر هست!
---------------------------------
البته آدم اگر اشتباه هم بکند می تواند جبران بکند! فردا می توانی یک هندوانه ی بهتر بخری! با دیدن فیلمی مثل «بیل را بکش» فقط 4 ساعت عمر آدم تلف شده است و بعدها می شود فیلم های بهتری دید. حتی میشود آدم رشتهاش را عوض کند! البته این که آدم بعد مهندسی پا شود برود ادبیات فرانسه بخواند احتمالاً در این حد است که کسی که فیلم کمدی دوست داشته نشسته سری فیلمهای «اره» را تا آخر نگاه کرده بعد فهمیده خوشش نمیآید!***
---------------------------------
موضوع دیگر این است که کسی که مثلاً کلاً تو بحر هندوانه و خربزه و اینها نبوده میآید و به جای هندوانه خربزه میخرد! بعد که خربزه را میخورد میبیند خوشش میآید!
در مورد فیلم هم کسی که اصلاً تا بحال فیلمی در سبکهای معناگرا (مثل همین فیلمهای سینما ماورا) ندیده باشد، بعید نیست یکی از این فیلمها را ببیند و خوشش بیاید!
در مورد رشته و درس هم همینطور است! معمولاً آدم از درسی خوشش نمیآید که اصلاً آن را نخوانده! و الا احتمالاً آنقدرها نباید موضوع مزخرفی برای یاد گرفتن باشد!!!!^
--------------------------------
بهانهی این همه نوشتن
http://chaay.ghoddusi.com/2007/07/post_747.html بود که میتوانید بروید همانجا و ببینید موضوع چه بوده!
در هر صورت من از این که مهندسی صنایع خواندهام پشیمان نیستم! مخصوصاً این که آن موقع که من وارد دانشگاه شدم زیاد تو بحر درس و این حرفها نبودم و صنایع هم خوب ... معروف است به گلابی^^ بودن!!! الان هم خوب طبیعتاً نباید از این که میروم سمت اقتصاد ناراحت باشم!!! فقط نگرانیام این است که بالاخره آنهایی که این چهار سال را اقتصاد خواندهاند از ما بیشتر حالیشان است دیگر!!!! یعنی دو سال و نیم برای یاد گرفتن همهی آن چیزی که باید یاد بگیریم کافی است؟؟؟
[البته بیخود نبود که دکتر نیلی تهدیدمان میکرد به سختی درسها و اینکه حتی برای یاد گرفتن زبان روی طول دوره حساب باز نکنید!!!]
همچون همیشه بابت تمام ایرادات تایپی، املایی، نگارشی، معنایی، مفهومی و پیچ در پیچ شدن جملات شرمنده و تا پست بعدی خدانگهدار.
-----------------------------------
*منظور فیلمی هست که آدم خودش خوشش بیاید.
** بعضی سال 4 هم میشوند باز گوشی دستشان نمیآید!!
*** البته به خاطر بعضی شرایط یک همچین مواردی هم پیش میآید! یکی از دوستان مکانیکیام امسال کنکور کارگردانی داد! یکی دیگر از دوستان رتبهی [دقیق یادم نیست] 5 ایرانشناسی را آورد!!!!
^ مثلاً منی که [به خاطر اینکه درست و حسابی نفهمیده بودم داستان چیه!] از احتمال و آمار خوشم نمیآمد! ولی بعداً که به خاطر کنکور مجبور شدم بشینم و بخوانم دیدم چه موضوع جذابی است. به خاطر همین هم میگویم کنکور چیز خوبی است چون آدم مجبور میشود آن چیزهای مهمی را که یاد نگرفته است یاد بگیرد!! (هر چند درستترش این است که آدم هر چیزی را سر وقتش یاد بگیرد)
^^ آقا من شدیداً با این ایدهی گلابی بودن صنایع مشکل دارم! به شدت پایهام یک دور ریاضی 2 بخوانم تا این که پروژهی طرحریزی پدرمان را در بیاورد!!