خیلی کارها هست که ما انجام نمیدهیم. خیلی کارهایی که خلاف قانون یا عرف است. خیلیها هم این کارها را انجام میدهند. از منافع حاصله هم سود میبرند!
مثالش خیلی زیاد است. من تقلب نمیکنم! من با این که 23 سال دارم تاکنون رابطهی جنسی نداشتهام! و ...
چرا ما این کارها را نمیکنیم؟ نمیخواهیم یا نمیتوانیم؟
خیلی وقتها نمیتوان مشخص کرد دلیل اصلی چیست! حتی خود من در مورد تقلب بارها گفتهام تقلب نمیکنم چون کار درستی نیست و ... بارها نیز برای این که مورد تحقیر نابهجای دوستان و همکلاسیها واقع نشوم گفتهام تقلب نمیکنم چون بلد نیستم!
شاید تا مدتها خودم جواب این سوال را نمیدانستم ولی یک بار که حافظهی ماشینحسابم را پر کرده بودم از فرمولها و خیلی راحت میتوانستم به ماشینحساب مراجعه کنم (تقلب از ماشینحساب قابل شناسایی توسط ناظران نیست!) نکردم و از دفعات بعد هم فرمولها را توی حافظهاش ننوشتم برایام مشخص شد که «من تقلب نمیکنم چون نمیخواهم».
وقتی میفهمم دلیل انجام ندادن کاری این است که نمیخواهم، خیلی راحتترم شاید حتی بعدها بفهمم که تقلب نکردنم اشتباه بوده ولی حداقلاش این است که مطمئن هستم دلیل این کار ضعف نبوده بلکه ارادی و براساس طرز فکرم بوده است!
همین!