1. روز جهانی زبان مادری آمد و رفت و ما یادمان رفت چیزی بگوییم. الان یک چیزهایی برایم مهم است که می نویسم.
2. ترم 6 کلاس ادبیات فارسی داشتم که بیشتر وقتها بعد از حضور و غیاب من و امیر میزدیم بیرون و بعد از استراحت کوتاه* وسط کلاس برمیگشتیم!
یک باز استاد برای روخوانی شعر کتاب داوطلب خواست، شعر جلسهی قبل را به دلایل تاریخی!! من داوطلب شده بودم بخوانم** ولی این جلسه هیچ کس داوطلب نبود! اصرارها و تعارفهای استاد هم به جایی نرسید، آخرش استاد شاکی شد و شروع کرد نطق کردن که «زبان فارسی زبان مادریتان است و ...» نطق استاد 5 دقیقهای طول کشید که فقط همان اول از نظر من مهم بود چون اشتباه میکرد!!
بعد از اینکه حرفهایش را زد، خیلی مودبانه و باکلاس (از من بعید است ولی نخواستم آبروی ترکها را ببرم) اعتراض کردم و گفتم که کسانی که سر این کلاس هستند لزوماً زبان مادریشان فارسی نیست. برگشت گفت بالاخره 12 سال که فارسی یاد گرفتهاید، من گفتم درست است ولی زبان مادری مفهوم دیگری دارد، آقا/خانم سرتان را درد نیاورم از استاد مالهکشی بود و از من از رو نرفتن! آخرش هم حرفم را به کرسی نشاندم. یعنی آخرش استاد قبول کرد که اشتباه کرده و نباید میگفته زبان مادریتان فارسی است.
البته این جریان در کل به نفع ما شد!!! ولی دوستان تجارب تلختری داشتهاند.
3. در خبرها داشتیم: «وزیر ارتباطات از تصویب نرخ پیامک فارسی با قیمت 89 ریال بر اساس مصوبه هیات دولت و به منظور فرهنگ سازی و بسط و گسترش خط و زبان فارسی خبر داد.بر اساس مصوبه دولت پس از تیرماه سال 87، تعرفه پیامکهایی که به صورت لاتین ارسال میشود 222 ریال محاسبه خواهد شد.»
یکم، این حمایت از زبان فارسی نیست و حمایت از اسکریپت*** عربی است، چرا که مردم با همین اسکریپت لاتین به زبان فارسی مینویسند.
دوم، در هر صورت مخابرات وقتی قرار است هزینهی پیامک را کاهش دهد نباید هزینهی پیامک با اسکریپت لاتین را افزایش دهد.
سوم، وقتی دولت دارد تصمیمی میگیرد از پول ملت است که دارد این تصمیم را پیاده میکند (پول نفت هم متعلق به مردم است، اگر قبول ندارید به وبلاگ جناب صادقالحسینی مراجعه کنید، لینکش همین کنار هست) وقتی دارد از پول ملت (که متعلق به تمام ملت است) خرج میکند حق ندارد تفاوتی بین گروههای مختلف مردم بگذارد. (البته دولت دوست دارد این کار را بکند، ملت هستند که نباید بگذارند)
سالهاست که حقوق ملت ترک (و البته اقلیتهای زبانی) در این کشور از لحاظ زبانی نقض میشود. ولی اکثر این موارد در حیطهی عمومی و به بهانههای واهی اتحاد و ... انجام میشود. اجبار قیمتی استفاده از خط عربی (و در نتیجه به قول خودشان حمایت از زبان فارسی) در پیامک در حیطهی خصوصی افراد وارد شده و مانند این است که از کسانی که با دوستانشان به زبان ترکی^ حرف میزنند جریمه بگیریم.
خلاصه اینکه من به شخصه با این تصمیم مخالفام و تجاوز به حقوق و حیطهی شخصیام میدانم.
---------------------------------
* راستش نمیدانم کدام لغت است ولی ما اصطلاحاً بهش میگوییم «برِیک»
** عقاب!!! ای برادران و ای خواهر و ای مادر گرامی یادتان میآید؟ (پدر جان اهل وبلاگخوانی نیستند!!)
*** اسکریپت را خط ننوشتهام چرا که خط برای موضوعی مثل نستعلیق یا نسخ و غیره به کار میرود.
^ قبول کنید که نوشتن و خواندن ترکی به اسکریپت لاتین خیلی راحتتر از اسکریپت عربی است. حتی اگر از کاراکترهای ü, ö و غیره استفاده نکنیم
پ.ن.
اگر این پست رو خوندید، حتماً یک سری به کامنتها هم بزنید، یک صحبتهایی بین من و یکی از خوانندگان وبلاگ شده که بخوانید بهتر است!
تا به حال از خودتان پرسیده اید شما که زبان مادری تان را ترکی می دانید و آنقدر از زبان فارسی بدتان می آید که در کلاس درس اش شرکت نمی کرده اید، چرا دوست دارید یادداشت های روزانه یا عقایدتان را به زبان فارسی منتشر کنید؟ برای من که این مسأله جای شگفتی و پرسش دارد.
نکته دیگر که از آن خیلی مهم تر است این است که شما گذشته از اینکه در یک محیط فارسی زبان پرورش یافته اید، بلکه امروز کاملا به زبان فارسی مسلط هستید؛ ساده بگویم «شما می توانید به فارسی حرف بزنید و بنویسید» پس چه اصراری دارید که خود را بیگانه با فارسی بدانید، اگر نه پس منظورتان از این که سر ستیز با فارسی (یا معلم فارسی!) دارید چیست؟ا
و دیگر آنکه دست آخر منظورتان از این بحث چیست؟ دوست دارید اصلا زبان فارسی را هیچگاه در مدرسه نمی آموختید؟ خب اینکه نمی شود، چرا که شما یک ایرانی هستید. یا دوست داشتید اصلا ایرانی نمی بودید؟ یا چه؟ لطفا خودتان بگویید.
من دوباره به همینجا سر می زنم.
سلام جناب تک!
یکم. ما در کلاس درس فارسی شرکت نمی کردیم نه به این دلیل که از زبان فارسی خوشمان نمی آید. بل که کلاً اهل دودره کردن کلاس ها هستیم! امیر هم که گفتم با هم کلاس را دودر می کردیم، بچه ی تهران است و زبان مادری اش فارسی.
دوم. منتشر کردن عقاید و یادداشت های روزانه ام به زبان فارسی به دو دلیل است:
1. اغلب خوانندگان این وبلاگ که دوستان بنده باشند، آشنایی با زبان ترکی ندارند!!
2. برای خود بنده هم به دلیل 16 سال تحصیل و خواندن و نوشتن به زبان فارسی، مطمئناً راحت تر است که به زبان فارسی بنویسم.
در نتیجه اگر روزی برسد که نوشتن به زبان انگلیسی آسان و رفقایم هم امریکایی! باشند من به انگلیسی خواهم نوشت!
سوم. ما بیگانه با فارسی نیستم، سر ستیز هم با فارسی/ معلم فارسی نداریم.
چهارم. منظور خاصی از گفتن خاطره نداشتم!!
پنجم. ما باید فارسی را در مدرسه می آموختیم. ولی چه بهتر بود که ترکی را هم در مدرسه می آموختیم. چه بهتر بود که تمام مدارک رسمی کشور به دو زبان فارسی و ترکی (یا حتی سه زبان فارسی، ترکی و انگلیسی) منتشر می شدند.
ششم. اگر ایرانی بودن یا نبودنم دست خودم بود، من ترجیح می دادم امریکایی باشم (شاید اشتباه می کنم). ولی چون این مورد دست بنده نیست هیچ حرفی ندارم. ولی در کل نه از ایرانی بودنم شرمنده ام (مانند برخی ها) و نه به آن افتخار می کنم. (مانند برخی های دیگر!)
هفتم. ایرانی بودن به معنی فارسی بودن زبان مادری نیست. اگر ترک ایرانی را قبول ندارید، برخی خواهند خواست که ترک باشند و ایرانی نباشند (همانگونه که برخی می خواهند ایرانی باشند و ترک نباشند)
سلام آقا مجید
دقیقا منطورم این بود که شما ترک ایرانی هستید، و اتفاقا خوشحال ام که شما خود را ترک ایرانی می دانید.
موافقم که باید ترکی را نیز در مدرسه به شما می آموختند. شاید این حق تمام اقوام ایرانی باشد.
خوشحال ام از اینکه ظن ام اشتباه بوده و شما به عنوان یک ترک ایرانی ضدیتی با زبان فارسی ندارید.
ممنون که پاسخ ام را دادید.
یک توضیح کوچکی هم بدهم، من از جانب پدر به یکی از اقوام ایرانی که از قضا زبانشان فارسی هم نیست متعلق ام و از جانب مادر به یکی دیگر از اقوام ایرانی (که کاملا با قوم پدری متفاوت است!) که باز زبان غیر فارسی دارند، تعلق دارم (که البته پدر و مادرم هیچ یک از ترک زبانان نیستند). به همین خاطر شاید دست کم این گونه مسائل قومیتی شخصا برای ام قابل درک باشد. ولی چیزی که معمولا برای ام قابل درک نیست همان است که بعضی از اقوام خود را ایرانی نمی دانند. که البته آن هم می تواند دلایل خودش را داشته باشد که در طول تاریخ دولت مرکزی، اقوام ِ معمولا مرزی را در تمام عرصه ها به حاشیه رانده است و محروم نگه داشته است ولی با این وجود، راه را به خطا رفته ایم اگر به عنوان یک قوم ایرانی خود را ایرانی ندانیم. که خوشبختانه شما از اینگونه انسان ها نبودید.
این هم که ترجیح می دادید آمریکایی به دنیا می آمدید، برای ام قابل درک است ولی من همچنان ترجیح می دهم که ایرانی باشم.
من تورکم. اصلا فارس لاردان خوشوم گلمیر. بو فارس لار بیزه زور الییب لر . قویمولار اوز دیلیمیزده درس اوخویاق.همیشه قلبیمده کینه وار گرک بو فارس لاردان عوضین چخام.
گلجک بیزیمدیر مجید قارداش. یاشایاسان
عزیز قارداش دوزدی بیز گلک اوز حقیمیزی آلماخدا چالیشاخ آما تنفر و کینه فارسلاردان اورگیمزه یول ورماخ دا دوز دییر. هاممی میز تورک فارس کورد عرب اینسانوخ و اینسانلیخ حقلرینه شایسته.
یاشا